سفارش تبلیغ
صبا ویژن


!می خواهم منجم باشم؟

     میدان مقناطیسی پر خم و پیچ

با اینکه به نظر می رسد که قوت میدان مغناطیسی رو

 به کاهش است، ولی در مقایسه با نوسانات اندازه گیری

 شده در گذشته دیده شده که بالاتر از حد اوسط قرار

دارد.بر اساس تحقیقات دانشکده اقیانوس شناسی ساندیگو،

 اگر قوت میدان مغناطیسی با این سطح همچنان کاهش

یابد، در آنصورت میدان دو قطبی مقناطیسی طی 500 

سال به 0 می رسد.اما به احتمال زیاد میدان مغناطیسی

دوباره قوت یافته و به حالت اولش باز می گردد؛

یعنی چیزی که طی چند صد سال با نوسان طبیعی وجود

 داشته.

 موقعیت قطب های مغناطیسی در شمال و انترکتیکا نیز

عجیب و حیرت انگیز به نظر می رسند.به گونه مثال در

قرن 20 قطب شمال مغناطیسی در قسمت های بالای کانادا

 از 10 کیلومتر در سال به 40 کیلومتر افزایش یافته است.

 گمان بر این است که اگر قطب شمال مغناطیسی با همین

 میزان ادامه یابد طی چند دهه از شمال امریکا خارج شده

و وارد سایبریا می شود.ولی این یک پدیده جدید نیست.

چون اولین یافته های جیمز روز در سال 1931 به

صد ها مایل خم و پیچ خورده .

 پس هیچ اتفاق شومی در راه نیست؟

جابجایی مغناطیسی یکی از عرصه های مجذوب کننده

 تحقیقات ژئوفیزیکی به شمار می رود که به مدت چندین

 سال دانشمندان فیزیک و زمین شناسان را به خود مشغول

 خواهد داشت. با اینکه نیروی محرک نهفته در پشت این

پدیده تا هنوز کاملأ شناخته نشده، اما هیچ دلیل علمی موثق

 وجود ندارد که نشان دهد این جابجایی به تاریخ 21

دسامبر 2012 اتفاق می افتد.

 برعلاوه، اثرات این اتفاق یا جابجایی بالاتر از حد یک

 اعتیاد به ما نفوذ کرده. آیا باید این جابجایی مغناطیسی را

در زمان حیات خویش تجربه کنیم ( که به احتمال زیاد نه)،

 ولی احتمال ندارد که در اثر باد خورشیدی زنده سوزانده

شویم  و یا حتی توسط تشعشتات کیهانی محو گردیم. حتی

احتمال ندارد که حادثه انقراض گونه ها را تجربه کنیم.

به احتمال زیاد در زمان جابجایی یا مستقر شدن میدان های

 مغناطیسی در موقعیت جدید،شفق ها را در تمام ارتفاعات

زمین تجربه خواهیم نمود و ذرات شارژ داری که از فضا

می آیند،شاید یک مقدار افزایش یابند (اما به خاطر داشته

باشید که تضعیف میدان مغناطیسی به معنی این نیست که

هیچ گونه حفاظت مغناطیسی نداشته باشیم)، چون در حد

زیاد توسط اتموسفیر ضخیم و چگال محافظت می شویم.

 درست است که ماهواره ها گرفتار نقص کاری و پرندگان

 مهاجر گیچ و آشفته می شوند، اما پیش گویی نمودن سقوط

زمین یعنی پایان همه چیز مثل آب خوردن آسان نیست.

 


نوشته شده در چهارشنبه 91/9/29ساعت 3:22 عصر توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

فراز و نشیب قوت میدان های مقناطیسی


تحقیقات جدید درباره میدان های مقناطیسی زمین که به تاریخ

26 سپتامبر در نشریه ساینس به چاپ رسید می گوید که میدان

 مغناطیسی زمین آنگونه که قبلأ تصور می کردیم، ساده و

آسان نیست. علاوه بر دو قطبی بدون میدان ها (شمال- جنوب)

 میدان های ضعیف تری هم در سراسر سیاره دیده شده که

احتمالأ در هسته بیرونی زمین تولید می شوند.

 بعد از اندازه گیری ها، دیده شد که میدان های مغناطیسی از

نظر قوت با هم بسیار متفاوت اند و یک واقعیت مسلم دیگر این

 است که قوت میدان های مغناطیسی در حال کاهش می باشند.

 تحقیقات تازه که توسط دیرینه شناس زمین آقای برید سینجر

 از دانشگاه ویسکنسون منتشر شده می گوید که میدان مغناطیسی

 ضعیف در جابجایی مغناطیسی بسیار مهم می باشد.اگر قوت

 میدان دو قطبی (شمال-جنوب)در مقایسه با قوت ضعیف میدان

 های پراکنده مغناطیسی کاهش یابد،در آن صورت احتمال

جابجایی قطب های مغناطیسی وجود دارد.

 

آقای سینجر می گوید: "میدان ها همواره پایدار نیستند،انتقال

 گرما و ماهیت جریان هم تغییر می کند و می تواند باعث

ایجاد دو قطبی گردد که شدت و استقامت آن هم کم و زیاد

 می شود. زمانی که بسیار ضعیف می شود، توانایی لازم

 برای رسیدن به سطح زمین را ندارد و آنگاه شاهد غیر

 محوری شدن دو قطب خواهیم بود که قطب ضعیف تر

آن برای همیشه عقب می ماند".گروه تحقیقاتی سینجر،

نمونه های گدازه های آتشفشانی باستانی باقیمانده از آتشفشان

 های تاهیتی و آلمان بین 500 تا 700 هزار سال قبل را

ارزیابی نمودند. با ارزیابی دقیق منرال های غنی آهن که

به نام مگنتیت یاد می شوند،تحقیق کنندگان توانستند تا به

مسیر میدان های مغناطیسی دست یابند.

 چرخش الکترون ها در درون منرال به وسیله میدان

مغناطیسی قوی انجام می شود. در زمان قوت میدان دو

قطبی، این الکترون ها به جهت قطب شمال مغناطیسی

 اشاره می کنند.اما در زمان تضعیف میدان دو قطبی،

الکترون ها به هر جهتی که میدان قوی باشد اشاره می کنند.

تحقیق کنندگان فکر می کنند، زمانیکه میدان مغناطیسی

ضعیف پائین تر از یک حد معین کاهش می یابد،میدان های

 پراکنده، میدان های دو قطبی را از محور خارج می سازند

 و باعث جابجایی قطب های مغناطیسی می شوند.

 سینجر می گوید "میدان های مغناطیسی یکی از ویژگی

های مهم زمین شمرده می شوند که تا هنوز بزرگترین

معمای علم می باشند. اما بیجا شدن قطب ها چیزیست که

 بشر صد ها سال به دنبال آن است".


نوشته شده در سه شنبه 91/9/28ساعت 12:0 صبح توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

چه چیزی باعث جابجایی مقناطیسی زمین می شود؟  

 

 هسته مذاب آهنی آن به صورت پایدار طی صده

 های متوالی فعالیت و جریان داشته.اما به دلایل مختلف

 در جریان جابجایی مغناطیسی،ناپایداری ها باعث قطع

 تولید یکنواخت میدان مغناطیسی سراسری شده و

 چرخشی را در قطب ها بوجود آورده.بشر میدان

مغناطیسی را از چندین صد سال قبل می شناسد و

 حتی از قرن 12 میلادی بدین سو قطب نما جهت

 قطب شمال را به ما نشان می دهد.

  تا هنوز در مورد میکانیزم یا کارکرد میدان های

 

 مغناطیسی که در هسته بیرونی زمین نهفته است،

  زیاد نمی دانیم.یک تن از دانشمندان فیزیک نجومی

  به نام دان لاتروپ از دانشگاه مریلند سعی نمود تا

 این معما را با ساخت یک نمونه کوچک زمین حل

 کند. این گوی فلزی زمین که قطر آن 3 متر است

 بر روی یک دستگاه نصب شده و با سرعت 80 مایل

 (128 کیلومتر) در ساعت که سرعت استوای زمین است،

 می چرخد.بخاطر شبیه سازی هسته مذاب زمین،لاتروپ

 هم نمونه کوچک خودش را پر از فلز مذاب می کند.

 تمام این نمونه 26 تن وزن دارد.  

  اعتقاد دانشمندان بر این است که هسته بیرونی مذاب زمین

  که3200 کیلومتر پائین تر از پوسته زمین آغاز می شود،

  میدان مقناطیسی سراسری زمین را تولید می کند. عملکرد

  پویائی یا مولد جریان دائم به نحوی از طریق تعامل جریان

  آهن مذاب آشفته ( که نهایت توانایی جریان) را دارد با چرخش

  زمین ایجاد می شود.  

 چرخش یا حرکت این گوی سنگین باید باعث آشفتگی در جریان

  سدیم مایع شود و امیدواریم تا بتواند میدان مغناطیسی را به وجود

  بیاورد.امید بر آن می رود تا این آزمایش چندین معما دیگر را

نیز حل کند؛یعنی میکانیزم های مربوط به جابجایی قطب های

 مغناطیسی.از آنجایی که میدان های مغناطیسی در گذشته هم

چندین بار جابجا شده،شاید چرخش طولانی این نمونه بتواند

باعث جابجایی قطب های مغناطیسی گردد.در ضمن این آزمایش

 با استفاده از فلز مذاب می تواند بر چگونگی این شرایط در

 این جابجایی قطب ها نیز روشنی بیاندازد.

می دانید که وقتی سیاره ما در گردش


نوشته شده در دوشنبه 91/9/27ساعت 5:50 عصر توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

این اتفاق چند بار رخ می دهد؟

دلایل جابجایی میدان های مغناطیسی درست فهمیده نشده،اما این

مسئله کاملأ با قسمت درونی زمین ارتباط دارد.وقتی سیاره ما در

 گردش است، هسته مذاب آهنی آن به راحتی در جریان می باشد

 و باعث می گردد تا الکترون ها نیز به راحتی جریان پیدا کنند.

این حرکت حرارتی،ذرات شارژ یا بار دار میدان های مغناطیسی

 ای را ایجاد می کنند که مرکز آنها در قطب های شمال و جنوب

 زمین قرار دارند.این پروسه بنام عملکرد دینام (مولد جریان دائم)

 یاد می شود که تقریبأ باعث ایجاد میدان مغناطیسی شبیه آهنربا

 می گردد و به این میدان ها اجازه می دهد تا سیاره ما را کاملأ

 در داخل خود بپوشاند.

این میدان مغناطیسی با عبور از هسته و پوسته زمین به فضا پیش

 رفته و مانند کره مغناطیسی یا حباب حفاظتی که همواره در اثر

 وزش باد های خورشیدی آشفته می شود، زمین را حفاظت

می کند. از آنجایی که ذرات باد خورشید همیشه دارای شارژ

می باشد،میدان مغناطیسی زمین آنها را منکسر نموده و به نوک

 یا نقطه مناطق قطبی جائیکه خطوط میدان مغناطیسی باز

می باشد،هدایت می کند و در آنجا بصورت شفق های قطبی

دیده می شوند.معمولأ این وضعیت طی چندین قرن ادامه پیدا

می کند (یعنی یک میدان مغناطیسی پایدار که از مناطق شمال

 تا جنوب امتداد یافته)،اما بعضی اوقات دیده شده که میدان

مغناطیسی جابجا شده و قوت آن نیز دگرگون می شود.

چرا این اتفاق می افتد؟

 فقط می دانیم که این جابجایی طی چند میلیون سال اتفاق

افتاده و بر اساس رسوبات فرو مغناطیسی،این اتفاق آخرین

 بار حدود 780 هزار سال قبل رخ داده. اما یک تعداد

مقالات وحشت برانگیز می گویند که جابجایی مغناطیسی

" با نظم کار ساعت" رخ می دهد که این مسئله اصلأ

واقعیت ندارد.طوری که در این نمودار دیده شده،جابجایی

 مغناطیسی طی 160 میلیون سال بصورت نامنظم رخ داده.

اطلاعات دراز مدت نشان می دهد که طولانی ترین دوره

پایدار میان "جابجایی" میدان های مغناطیسی حدود 40

میلیون سال (در جریان دوره کرتاسه یا دوران وفور گچ

در زمین؛ یعنی 65 میلیون سال قبل از میلاد) و کوتاه

ترین دوره آن حدود چند صد سال قبل بوده است.

بعضی از تئوری های سال 2012 (پیشگویی های فوق

 را بنام تئوری های 2012 می گویند) نشان می دهند

 که جابجایی مغناطیسی به دوره 11 ساله خورشید ارتباط

 دارد،اما برای حمایت از این گونه ادعا هم هیچ گونه

 شواهد علمی وجود ندارد.هیچ اطلاعاتی تا هنوز به دست

 نیامده که ارتباط خورشید و زمین را در تغییرات

قطب های مغناطیسی نشان دهد.

بنابرین،تردید تئوری روز رستاخیر در جابجایی مغناطیسی

 زمین نشان می دهد که این اتفاق با نظم کار ساعت

( بطور منظم) اتفاق نمی افتد و هیچگونه ارتباطی هم به

 حرکت خورشید ندارد. در هر صورت ما بدهکار یک

تکان یا چرخش ناگهانی مقناطیسی نیستیم، چون نمی توانیم

 پیش بینی کنیم که دفعه بعد کی اتفاق می افتد، اما ظاهرأ

این اتفاق ناگوار و خطرناک در گذشته ها به صورت

تصادفی اتفاق افتاده است.


نوشته شده در یکشنبه 91/9/26ساعت 12:0 صبح توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

به تاریخ 21 دسبمر 2012 میلادی زمین یعنی خانه مشترک همه

 انسان ها یک رویداد بسیار قوی را تجربه می کند. این بار

صحبت در مورد سیاره X یا فوران کشنده خورشیدی نیست،

بلکه این رویداد در داخل هسته درونی زمین رخ می دهد و

 باعث یک تغیر مصیبت بار در میدان مغناطیسی که حمایت

 گر ماست می گردد.در نتیجه ما نه تنها شاهد کاهش سریع

استقامت میدان مغناطیسی خواهیم بود بلکه قطب های میدان

 مغناطیسی هم سریعأ جابجا می شوند ( یعنی قطب شمال

مغناطیسی بجای قطب جنوب و برعکس جابجا می شوند.)

خوب این پیش بینی برای ما چه معنی می دهد؟ یعنی اگر

 به پیش گویی ها در مورد سرنوشت شوم باور دارید،متوجه

 باشید که با جابجا شدن میدان های مغناطیسی،زمین توانایی

 دفاع در برابر تابش های خورشیدی را از دست می دهد و

 در برابر مقدار زیاد تشعشات خورشیدی قرار می گیرید.

ناوگان عظیم ماهواره های مخابراتی و نظامی از مدار سقوط

می کنند و باعث ایجاد هرج و مرج در زمین می شوند.نا آرامی

 های اجتماعی،جنگ،قحطی و سقوط اقتصادی رخ می دهد و

 بدون داشتن سیستم GPS یا موقعیت یاب جهانی،تمام

هواپیماها سقوط می کنند...

با استفاده از پیش گویی مایا ها به مثابه یک بهانه برای ایجاد

 روش های جدید و انفجار کننده که در اثر آن سیاره ما ممکن

 نابود شود،پیش گویان تئوری سال 2012 از جابجایی جاذبه

 زمین مثل اینکه در سنگ نهفته باشد،استفاده نموده اند.حقیقتأ

 به علت این است که دانشمندان گفته اند، این اتفاق ممکن در

 یک دوره چهار ساله اتفاق می افتد.اما دریغا،با اینکه این

تئوری یک اندازه حمایت علمی را همراه دارد،هیچ کسی

نمی تواند جابجایی میدان های مغناطیسی را که احتمال دارد

در روز های آینده و یا در هزاره بعدی اتفاق بیافتد،پیش گویی کند.


نوشته شده در یکشنبه 91/9/19ساعت 12:0 صبح توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

دایرةالبروج مسیر ظاهری سالیانه خورشید در میان ستارگان

 

 آسمان می باشد.دایرةالبروج بدلیل حرکت مداری زمین بدور

 

 خورشید بوده و در واقع تصویر صفحه مداری زمین روی

 

 کره سماوی می باشد و بدلیل مایل بودن محور چرخش

 

زمین با استوای سماوی دارای زاویه ای در حدود 5/23

 

درجه می باشد.استوای سماوی در دو نقطه دایرةالبروج را

 

قطع می کند اولین نقطه تماس اولین نقطه حمل ودومی اولین

 

 نقطه میزان نامیده شده است این دونقطه به نقاط اعتدالین

 

هم معروف می باشند.قطب های دایرةالبروجی 90 درجه با

 

 دایرة البروج زاویه داشته ودر دو صورت فلکی تنین و

 

ماهی زرین قرار دارند.مسیر ظاهری خورشید بعلاوه تمام

 

 سیارات از میان 12 صورت فلکی مشهور منطق?

 

البروجی میگذرد( درحدود قرن پنجم قبل از میلاد اخترگویان

 

 بابلی یا یونانی آنرا به 12 قسمت تقسیم نموده اند) اما بدلیل

 

 حرکت رقص محوری زمین وتعاریف جدید مرزهای

 

صورتهای فلکی? در حال حاضر خورشید از میان صورت

 

 فلکی حوا یا مارافسای نیز می گذرد.از آنجاییکه زاویه

 

صفحه مداری سیارات منظومه شمسی با صفحه مداری زمین

 

 کم است مسیر ظاهری تمام سیارات در نزدیکی دایرة

 

البروج قرار دارد.کلمه ecliptic   از آنجا آمده که گرفتگی

  

(eclipce) ماه یا خورشید تنها زمانی رخ می دهد که ماه از

 

 این صفحه می گذرد.


نوشته شده در یکشنبه 91/9/12ساعت 6:0 عصر توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

یک کره فرضی باشعاع بینهایت که زمین  ویا چشم ناظر در

 مرکز آن قرار دارد و به نظر می رسد که اجرام سماوی به

 قسمت داخلی آن چسبیده اند(درست مانند یک آسمان نمای

بسیار بزرگ ) و البته همیشه نصف آن زیر افق پنهان

است.مهمترین ویژگی این کره فرضی چرخش از شرق به

 غرب است که در واقع ناشی از چرخش زمین حول

محورش از سمت غرب به شرق است.

  

 

 

 


نوشته شده در یکشنبه 91/9/5ساعت 10:0 صبح توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

معمولا تمام ستارگانی که می شناسیم درون کهکشان ها قرار

دارند.در نتیجه همه مراکز تولد ستارگان-که تا به حال یافت

شده اند-مناطقی درون ابرهای بزرگ گاز و غبار درون

کهکشان ها بوده اند.ولی گویا این قاعده همیشه درست از

آب در نمی آید.زیرا کاوشگر تکامل کهکشانی ناسا ستارگانی

 جدید را یافته است که در حال جوانه زدن در منطقه ای از

 فضا به فاصله ی 100،000 سال نوری از یک کهکشان،

هستند.این تصویر فوق العاده،ترکیبی از داده هایی در پرتوی

 فرابنفش و داده های رادیویی است.این واقعا جالب است که

 دانشمندان چنین تعداد عظیمی از ستارگان جوان را در

فاصله ی حدود 140،000سال نوری از مرکز کهکشان M83

 یافته اند، در حالی که قطر M83 تنها 40،000 سال نوری

 است.M83 در فاصله ی 15 میلیون سال نوری از کهکشان

 ما در صورت فلکی شجاع قرار گرفته است.

تصویری فوق العاده از تولد ستارگان در بیابان کهکشانی!

در این نما،مارپیچ اصلی،یا صفحه ی ستاره ای M83 به

شکل یک قرقره ی آبی و صورتی رنگ دیده می شود،در

 حالی که بازوهای بیرونی به نظر می رسند در حال

گسترش به سمت بیرون کهکشان هستند.درون این بازوها،

با کمال تعجب باید گفت،فرآیند ستاره سازی در حال وقوع است.

مقایسه

تصویر دوم در واقع مقایسه ایست میان دو تصویر از این

 کهکشان:یکی در پرتو فرابنفش و دیگری در فرابنفش و

 امواج رادیویی.درحالی که تصویر رادیویی بازوهای بلند

 و اختاپوسی کهکشان را نشان می دهد(قرمز)،تصویر

 فرابنفش خوشه هایی از ستارگان نوزاد را در میان

 بازوها به نمایش گذاشته است(آبی).

فرآیند ستاره سازی
مراحل ستاره سازی درون ابرهای گاز

ستاره شناسان گمان می کنند که ستارگان جوان که در

 فواصل دور از M83 دیده می شوند می توانند تحت

شرایطی شبیه شرایط اولیه ی عالم شکل گرفته باشند،

 زمانی که فضا هنوز با غبارهای عناصر سنگین تر

غنی نشده بود و همه جا تنها از گازهای ساده تر پر بود.

 

منبع:www.roshd.daneshnameh.ir


نوشته شده در یکشنبه 91/8/28ساعت 8:0 عصر توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

سیاهچاله ها

اگر هسته باقی مانده از یک ابر نواختر جرمی بیش از 3 برابر

 جرم خورشید داشته باشد،هیچ نیروی شناخته شده ای نمی تواند

 در مقابل گرانش آن مقاومت کند.هسته آن قدر فشرده می شود

 که یک سیاهچاله به وجود می آید.منطقه ای در فضا با چنان

 گرانشی که هیچ چیز نمی تواند از نیروی آن بگریزد.

سیاهچاله ها نامرئیند زیرا حتی نور نیز به دام آنها می افتد.همه

مواد یک سیاهچاله در نقطه ای در مرکز آن جمع می شود.این

 نقطه تکینگی نام دارد و اندازه آن از ابعاد هسته یک اتم نیز

 کوچکتر است.ستارگانی که جرم آنها کم است یعنی از 1/0

تا 5/0 برابر جرم خورشید،دمای سطحی معادل تقریبا 4000K

 دارند.درخشش آنها کمتر از 2 درصد خورشید است.این

ستارگان هیدروژن درون خود را به آهستگی می سوزانند.آنها

 می توانند برای مدت 100 بیلیون تا 1 تریلیون سال در رشته

اصلی باقی بمانند.این مدت حتی از عمر جهان که بین 10 تا

20 بیلیون سال تخمین زده می شود نیز بیشتر است،بنابراین

هیچ ستاره ای در این گروه تا به حال نمرده است.ستاره شناسان

 تابه حال ندیده اند که ستاره ای از این گروه عنصری به غیر از

 هیدروژن را در گدازش به کار گیرد.بنابراین اگر هم یکی از

اعضای این گروه بمیرد،وارد مرحله غول سرخ نخواهد شد.در

 عوض آنها به طور تدریجی سرد می شوند تا اینکه به یک

کوتوله سفید و سپس سیاه تبدیل گردند.ستارگان دوتایی از دو پیش

 ستاره که بسیار نزدیک یکدیگرند،تشکیل می شوند.بیش از

50 درصد از ستارگانی که با چشم غیر مسلح،منفرد دیده می شوند

 در واقع دوتایی هستند.یک ستاره در یک سیستم دوتایی چنانچه

به اندازه کافی به جفت خود نزدیک باشد،می تواند بر زندگی آن

 تاثیر گذار باشد.بین این دو ستاره منطقه ای وجود دارد که به یاد

 ریاضیدان فرانسوی،جوزف لوییز لاگرنج

(Joseph Louis Lagrange)،نقطه لاگرنج نامیده می شود.

در این منقطه نیروهای گرانشی دقیقا برابرند.اگر یکی از دو

ستاره بزرگ شود و لایه های آن از این نقطه بگذرد،ستاره

دیگر شروع به کشیدن آن لایه ها به سطح خود می کند.این

 فرایند که انتقال جرم نام دارد به چندین روش صورت

می گیرد.اگر انتقال جرم از یک غول سرخ به ستاره همدمش

 که در رشته اصلی می باشد صورت گیرد،عناصری نظیر

 کربن و یا عناصر سنگینتر در طیف ستاره رشته اصلی

نمایان می گردد.چنانچه این دو ستاره به اندازه کافی به هم

نزدیک باشند،پس از تبدیل شدن غول سرخ به یک کوتوله

 سفید، جریان مواد برعکس می شود و مواد به سمت کوتوله

 سفید بر می گردند.این مواد یک دیسک داغ را اطراف

کوتوله سفید تشکیل می دهند.این دیسک در نور مرئی و فرابنفش

 می درخشد.اگر ستاره غول به جای کوتوله سفید،ستاره نوترونی

 یا سیاهچاله شود،ممکن است یک دوتایی ایکس ری شکل گیرد.

در این حالت،ماده ای که از ستاره رشته اصلی منتقل می گردد،

بسیار داغ می شود.هنگامیکه این ماده با سطح ستاره نوترونی

 برخورد می کند و یا به درون سیاهچاله کشیده می شود، اشعه

 ایکس ری منتشر می شود.در حالت سوم،غول سرخ تبدیل به

 کوتوله سفید می شود و ستاره رشته اصلی تبدیل به غول سرخ

 می شود.وقتی گاز کافی از غول سرخ در سطح کوتوله سفید

اندوخته شد،هسته اتمهای گاز به صورت درخشانی دچار

 گدازش می شود به این حالت نواختر می گویند.در برخی

 شرایط،به حدی گاز در کوتوله سفید جمع می شود که این ستاره

 فشرده و متلاشی می شود.تقریبا به طور ناگهانی کربن

می سوزد و کل کوتوله سفید دچار انفجار ابر نواختر نوع

 یک می گردد.این نوع انفجار بسیار نورانیست به حدی که

 نور آن می تواند کل یک کهکشان را برای ماه ها تحت

 الشعاع قرار دهد.

 

منبع:www.roshd.daneshnameh.ir


نوشته شده در یکشنبه 91/8/21ساعت 4:0 عصر توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

ابر نواختر

در این هنگام،شعاع هسته آهنی حدود 3000 کیلومتر

 است.همانگونه که گفتیم سوخت آهن به جای تولید انرژی،

انرژی مصرف می کند.در نتیجه ستاره به پایان کار خود

رسیده است.چون دیگر نمی تواند برای حفظ تعادل گرانش،

انرژی تولید کند.وقتی جرم هسته آهنی به 4/1 برابر جرم

خورشید برسد،اتفاقی مهیب رخ می دهد.نیروی گرانش،

هسته را متلاشی می کند.در نتیجه دمای هسته تا نزدیک 10

بیلیون K می رسد!در این دما،هسته آهن شکسته شده و به

هسته های سبکتر و در آخر به پروتون و نوترون تبدیل

می شود.با ادامه فشار،پروتونها با الکترونها ترکیب می شوند

و نوترون و نوترینو تولید می کنند.نوترینوها 99 درصد از

انرژی ایجاد شده از انفجار هسته را در خود حمل می کنند.

حالا هسته، یک توپ فشرده شده حاوی نوترون است.وقتی

 شعاع توپ به 10 کیلومتر برسد حالت ارتجاعی پیدا می کند

 درست مانند یک توپ پلاستیکی که آنرا فشرده و بعد رها

کنیم.همه این اتفاق ها از فشرده شدن هسته تا ارتجاع توپ

نوترونی تنها در مدت یک ثانیه روی می دهند.البته هنوز

 ماجرا ادامه دارد.ارتجاع توپ نوترونی یک موج کره ای

شکل به بیرون از ستاره ارسال می کند.بیشتر انرژی حاصل

 از این موج صرف شروع گدازش و تشکیل عناصر جدید

می شود.با رسیدن موج به سطح ستاره،دما تا 200.000K

 افزایش می یابد.در نتیجه ستاره منفجر شده و موادی را در

 فضا با سرعت 15.000 تا 40.000 کیلومتر در ثانیه رها

 می کند.نام این انفجار مهیب ابر نواختر نوع دو است.

ابر نواخترها فضا را آکنده از گاز و غباری می کنند که

ستارگان دیگر از دل آن پا به عرصه گیتی می نهند.این غنی

 سازی فضا،از نخستین ابر نواختر در بیلیونها سال پیش تا

به اکنون ادامه دارد.ابر نواخترهای ستارگان نسل اول،عرصه

 را برای ستارگان نسلهای بعد مهیا کرده اند.احتمالا ستارگان

 دارای سه نسلند.ستاره شناسان تا کنون جرمی پیدا نکرده اند

 که متعلق به قدیمی ترین نسل ستارگان یعنی جمعیت

 سه ستارگان باشد.اما اعضای دو نسل جدیدتر را یافته اند.

ستارگان جمعیت دو که دومین نسل از ستارگانند حاوی مقدار

نسبتا کمی از عناصر سنگینند.ستارگان سنگینتر این نسل،به

سرعت از بین رفته اند بنابراین هسته های بیشتری از عناصر

 سنگین وارد فضا شده اند.به همین علت جمعیت یک ستارگان

 که جدیدترین نسل می باشند،حاوی مقادیر بیشتری از عناصر

 سنگین هستند.البته مقدار عناصر سنگین در این نسل همچنان

 نسبت به هیدروژن و هلیوم موجود،بسیار ناچیز است.برای

مثال،مقدار عناصر غیر از هلیوم و هیدروژن در خورشید که

 جز ستارگان جمعیت یک می باشد،تنها 1 تا 2 درصد است.

ستارگان نوترونی

پس از اینکه یک انفجار ابر نواختر نوع دو رخ داد،قسمتی از

 هسته ستاره ای باقی می ماند.اگر جرم هسته باقیمانده کمتر از

 سه برابر جرم خورشید باشد تبدیل به یک ستاره نوترونی

می شود.این ستاره حداقل جرمی معادل 4/1 جرم خورشید را

در کره ای که شعاع آن حدودا 10 تا 15 کیلومتر است نگاه

می دارد.دمای اولیه ستارگان نوترونی 10 میلیون K است اما

به دلیل کوچک بودن تشخیص آنها بسیار دشوار است.با این حال

 ستاره شناسان پالسهای رادیویی این ستارگان را تشخیص

می دهند.گاهی از این ستاره ها 1000 پالس در ثانیه دریافت

 می شود.یک ستاره نوترونی معمولا دو موج متوالی رادیویی

منتشر می کند.این دو موج در دو مسیر مختلف از ستاره دور

می شوند.با چرخش ستاره امواج در فضا مانند نورافکن پخش

 می شوند.اگر یکی از از این موجها به صورت متناوب به زمین

 برسد،تلسکوپهای رادیویی یک سری پالس را تشخیص می دهند.

این تلسکوپها به ازای هر دور گردش ستاره یک پالس دریافت

می کنند.ستاره ای که به این روش شناسایی می گردد، تپ اختر

 نامیده می شود.


نوشته شده در یکشنبه 91/8/14ساعت 7:0 عصر توسط زهرا فاضل نظرات ( ) | |

   1   2   3   4      >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ